سوگ آفتاب
امتیاز:
چگونه شمشیری زهر آگین پیشانی بلند تو،این کتاب خداوند را ،از هم می گشاید چگونه می توان به شمشیری ،دریایی را شگافت پس ازتو ،هیچ اقیانوس را نمی شناختم که عمود بر زمین بایستد ..... پیش از تو ،هیچ بزرگی را ندیده بودم که پای افزاری وصله دار به پا کند ، مشکی کهنه بر دوش کشد وبردگان را برادر باشد. کوفه تنگ.ای روشن , خدا
درشبهای پیوسته ی تاریخ
ای روح لیلهٌ القدر
حتی اذا مطلع,الفجر
یا علی